فرهنگ / شناسه خبر: 20626 / تاریخ انتشار : 1396/12/4 19:58
|
به بهانه چاپ کتاب «باغ استخوان های نمور»؛

احمد آرام: می‌نویسیم تا ادبیات را نو کنیم

«باغ استخوان های نمور» عنوان کتاب جدید احمد آرام است که به گفته وی پس از ده سال مجوز چاپ گرفته و حالا خوانندگان و علاقمندان به کتاب های این نویسنده بوشهری می توانند جدیدترین اثر او را بخوانند و لذت بب

بوشهری ها

 
 
سودابه زیارتی: «باغ استخوان های نمور» عنوان کتاب جدید احمد آرام است که به گفته وی پس از ده سال مجوز چاپ گرفته و حالا خوانندگان و علاقمندان به کتاب های این نویسنده بوشهری می توانند جدیدترین اثر او را بخوانند و لذت ببرنند.

 «باغ استخوان های نمور» بن مایه ضد تروریسم دارد و پیرامون مسخ‌ شدگی انسان معاصر در آمیختگی با تاریخ شکل روایی به خود می گیرد.
«من یه دندون لق دارم‌، گاهی که دلم می خواد درد بکشم باهاش بازی می کنم و فشارش می دم‌؛ نمی دونی چه لذتی داره‌! دلم می خواد با زدنم همین درد روبرگردونی تو چونه‌م‌. دِ بزن لاکردار‌، خجالت نکش‌! می دونم که تو هم به لذت می رسی‌، مردای این جوری زیادن، مردایی که وقتی زناشونو زیر دست و پا می گیرن انگار دارن تانگو یه نفره اجرا می کنن.» آرام با انتشار این پاراگراف از کتاب جدید خود در اینستاگرام می نویسد: «بالاخره چشمم به جمال آخرین رمانم روشن شد:«باغ استخوان های نمور»نشر نیماژ»
داستان این رمان درباره فردی است که رمان «مسخ» را می خواند و در حین این رویداد صدایی از درون رمان بلند شده و او را به درون خود می کشد و به این شکل راوی داستان در لایه های مختلف آن گم می شود. این داستان بیشتر از هر چیز متکی است بر ذهنیت آدمی و نفوذ آن در ساخت زندگی مدرن. درواقع روایتی است از این که چطور ذهنیت یک فرد وارد فضای مدرن می شود و این فضا چطور او را مسخ می کند.
آنچه در ادامه می خوانید، گفتگویی است که به بهانه چاپ کتاب جدید احمد آرام با وی انجام داده ایم:
 
کتاب شما با عنوان باغ استخوان های نمور ، پس از ده سال مجوز گرفت و حالا پس از یک دهه روانه بازار کتاب شد . دلیل این تاخیر ده ساله چه بود؟
مشکلات عدیده ای در دولت پیشین برایش پیش آمد از جمله گم شدن پرونده‌ی کتاب و تغییر‌ و تحول اداری و از این حرف ها. اما خوشبختانه در این دوره خوب بررسی شد و مجوز گرفت‌. راستش یک دوره ای بود که هم ناشرش «پیدایش» و هم خود من از پیگری خسته شدیم تا بالاخره ناشر دوباره متن را به من سپرد و من هم به نشر نیماژ، و خوشبختانه مجوز گرفت .
 
به طور کلی باغ استخوان های نمور روایتگر چه داستانی است؟
این کتاب با بن مایه ضد تروریسم نوشته شد‌. چون نوشتن این گونه موضوعات‌، که هر روز توی رسانه ها ازش حرف می‌زنند‌، چندان سخت نیست من سعی کردم متن را از شیوه‌ی ژورنالیستی جدا کنم و ساختاری به او بدهم که با ژانر نوشتاری ام در تعارض نباشد. پس متن پیرامون مسخ شدگی انسان معاصر و درهم آمیزی باتاریخ‌، شکل روایی خود را پیدا کرد.
 
در مصاحبه ای قبلا به زبان «نو» این کتاب اشاره کردید، تفاوت زبان این کتاب با کتابهای دیگر شما چیست؟
هر نویسنده ای سعی می کند در روند خلق اثر درجا نزند و پیوسته بر این اصل پافشاری کند که هم به روز باشد و هم با تفکر نوین و مدرن بنویسد‌. من در هر اثری سعی می کنم این رویکرد را حفظ کنم‌. ما می نویسیم تا ادبیات را نو کنیم و آن کهنگی کلاسیک را ازش بزداییم.
 
پیش از این گفته بودید برای خلق این اثر به شکلی کامل از فضای مجازی استفاده کردید، این فضا چطور به شما کمک کرده است؟
یادم نمی آید چنین حرفی زده باشم فکر کنم منظور شما دخالت دنیای مجازی در خلق اثر است.
منظور من این مصاحبه است که با خبرگزاری مهر گویا انجام شده است: «در «باغ استخوان های نمور» تلاشم این بوده که با رمان برخورد تازه ای داشته باشم. برای این منظور سعی کردم به شکل کامل از فضای مجازی در نوشتن آن بهره ببرم و به کمک آن به یک دنیای تازه برسم. این شیوه باعث شده مکان هایی در رمان ظهور و بروز پیدا کنند که بسیار آسان می شود به آنها رسید و از آنها عبور کرد.»
 باید خدمت شما عرض کنم روز به روز بشر بنده ی این دنیای مجازی می شود‌. دنیای مجازی دنیای حیرت آور خوبی است‌، اما سویه های خطرناک هم دارد وقتی بخواهد طبیعت زندگی را از شما بگیرد و شمارا مبدل‌ به یک ربات بی خاصیت بکند، در این لحظه تراژدی زیان بخشی اتفاق می افتد‌. در رمان «باغ استخوان های نمور» به چنین خطرهایی اشاره شده است.
 
 
عناوینی که برای آثار خود انتخاب می کنید همیشه مورد توجه و جاذب مخاطب است( غریبه در بخار نمک، حلزون های پسر و....) شما چطور به این عناوین می رسید و از چه عناصری برای انتخاب اسم آثارتان استفاده می کنید؟
اعتقاد دارم کتاب ها ابتدا از روی جلد خوانده می شود‌. چون خودم سال ها در امر گرافیک کار کردم به این موضوع حساسم‌. پس باید اسمی را انتخاب کنم که نتواند همان لحظه داستان را تعریف کند‌، یعنی درش یک تعلیق زیبایی شناسانه باشد‌. مخاطب از این طریق راغب می شود تا بداند درون کتاب چه می گذرد‌. به همین دلیل نامی که انتخاب می کنم برای کتاب هایم باید تک باشد و خواننده نظیر آن را تا کنون نشنیده باشد‌.
 
احمد آرام این روزها با تازه‌ترین رمانش به نام «باغ استخوان‌های نمور» به کتابفروشی‌ها آمده است. او از احتمال برگزاری جشن امضا و رونمایی این کتاب در شهر بوشهر خبر داده اما تاریخ دقیق برگزاری آن هنوز مشخص نیست. گفته می شود که ممکن است در نمایشگاه کتاب سی‌ویکم نیز با همین کتاب و چاپ دوم «بیدار نشدن در ساعت نمی‌دانم چند» که به زبان کردی هم قرار است ترجمه شود حضور داشته باشد و البته مجموعه داستانی هم دارد که در مرحله دریافت مجوز از سوی ارشاد و قرار است توسط نشر پیدایش روانه بازار کتاب شود اما هنوز مشخص نیست به نمایشگاه کتاب سی‌و‌یکم می رسد یا نه.

گفتگوی پیام عسلویه با احمد آرام در تاریخ 24 بهمن 1396

کلیدواژه

باغ استخوان های نمور

احمد آرام

داستان

ارسال نظرات

captcha
کلینک زیبایی
نمایشگاه  پتروشیمی