بوشهری ها /یادداشتی به قلم امید دریسی: در هر دوره از انتخاباتِ مجلس و گرم شدن تنور انتخابات و همچنین همگام با شروع تبلیغات، شهرها پر میشوند از بیلبوردها، بنرها و هزینههای پر خرج از سوی نامزدهای انتخاباتی برای رقابت و حضور در بهارستان و این سوالِ بیپاسخ و بر زمین ماندهی تکراری که این همه پول و هزینههای تبلیغاتیِ نامزدها از کجا تامین میشود؟!
حتماً شنیده و یا دیدهاید که آخر سر برخی نامزدها کارشان به خرید انبوه رای هم کشیده شده است! و حتماً با این صحنهها به وفور مواجه شدهاید که ناهار، شام، لباس، هزینههای رفت و آمد افراد و حلقهها و و و بسیاری مخارج دیگر از سوی نامزدها تقبل میشود و نیازی به توصیف بیشتر نیست چون همگان در جریان آن هستند..
هدف از این نوشتار البته برشمردن و چرتکه انداختن و حساب و کتاب و لیست کردن خدماتی که از سوی تیم کاندیداها به رهگذران جهت جذب آرا ارائه میشود نیست.
هدف، واکاوی و پوشیدن پالتوی کارآگاهی برای یافتن و سرنخ مبدا کمکها و منابع مالی و هزینهکرد کمپینهای انتخاباتی افراد هم نیست.
ایضاً، هدف از اشارات بالا درستی یا ناصوابیِ این گونه اقدامات و اصل مصارف هزینهها هم نیست. چه، در چرخهی چنین انتخاباتی هر آن کس که ناشناختهتر جلوه کند بازندهی بازیست!
چنان که در مقدمه هم آمد این قلم پی آن است تا بداند تا کی قرار است ارادهای بر شفافیت و انضباط مالی نامزدها نباشد و قانونی در این کشور به صورت واقعی کلمه در این زمینه مصوب و اجرا نشود؟ آیا ارادهای وجود دارد تا هر چه زودتر شائبههای انتخاباتی که در آستانهی هر انتخابات مطرح میشود مرتفع گردد؟
مسئولان آنقدر معطل کردند تا هزینههای سرسامآوری که برای انتخابات مجلس اپیدمی شده اینک سالهاست به انتخابات شوراها هم سرایت کرده و جا خوش کرده است!
اجازه دهید شفافتر و صریحتر بپردازیم..
با هر کدام از نامزدها که همکلام شوید قطع به یقین با این پاسخ روبرو میشوید که: کمکهای مردمیست و بدون هیچ چشمداشتی دوستان و نزدیکان متقبل هزینه شدهاند!
مگر میشود مگر داریم؟! بدترین و مضحکترین جوابی که در تمامی ادوار از زبان کاندیداها و نزدیکان آنان پیرامون این همه خرج خارج میشود همین بوده و هست و با این روند احتمالاً در آینده نیز همین خواهد بود! آخر کدام گربهای محض رضای خدا موش میگیرد؟!
ایهاالناس! ای مسئولین!
رانت از همینجا استارت میخورد. نمایندهای که این گونه به مجلس میرود خواسته یا ناخواسته خود را مدیون کسان یا جریانی میداند که پشتش بودهاند و برایش خرج کردهاند. این دِین چگونه باید ادا شود؟ پر واضح است! از طریق زد و بندها در مجلس! و فساد از همینجاهاست که رخنه میکند و راهش باز و بازتر میشود! بالاخره این هزینهها ضمن آنکه میبایست به مبدا برگشت بخورد و جبران مافات شود هیچ، سود سرشار نیز باید روانهی جیب تامین کنندگان اولیه بکند و ای بسا نمایندهای اگر از جبران عاجز بماند مورد تهدید و تحدید واقع شود! پس نمایندهی محترم همان میکند که دیگران نیز!
فساد که شاخ و دم ندارد. فساد راهش را در پسِ یک خانهی خشتی در فلان روستای محروم نمییابد حضرات بزرگوار و مسئول. فساد دقیقاً در جاهایی رشد و نمو دارد که بیارزد.. فساد دقیقاً در مراکز قدرت و ثروت است که زاییده میشود.
فساد میرود و در بالادستها جا خوش میکند نه در آن کوله پشتیِ یک کولبرِ بدبخت که هشتش گرو نهش است.
فساد آنجایی خودش را مییابد که چرب و چیل باشد نه در آن دبهی ۲۰ لیتریِ بنزین و گازوئیلی که آن مرزنشینِ مفلوک مجبور است برای امرار و معاش خانوادهاش کلی دردسر متحمل شود برای فروختنش!
خودِ بنزین در آن دبهی تنگ و تُرُش عاجز و درمانده است چه رسد به فساد که نه خود را همرده با مردمان مفلوک و فقیر میداند و نه جایگاهش را تا حد یک دبهی ۲۰ لیتری یا کولهای بر پشتِ یک کولبرِ خسته و مستاصل در سرما و گرما پایین میآورد!
باری، فساد خود را تا بالاترین قلههای طبقهی متوسط و فقیر تنزیل درجه نمیدهد و در شرایط سخت زندگی نمیکند.
اساساً آن کولبر و آن دبه بهدست یا مامور فلان ارگان که رشوه میگیرد خود قربانی فسادند.
فسادهای اعظم و کلفت و اختلاسهای سنگین برای یک کشور به مثابهی درختی رها شده و بدون باغبانیست که هر رهگذر اطراف آن پای نهد تا زمینش پر از علف هرز و درختش مالامال از کِرم و عیب است! خب اظهرمنالشمس است آن درختِ رها شده به حال خود، میوهای بلااستفاده و چهرهای زشت و فسادزا دارد!
میوهی سالم در سیکل سالم به دست میآید، فهم این مسئله ساده است.
فساد آنجایی است که فقدان یک نهاد مرکزیِ قدرتمند باعث میشود تا برخی نمایندگان زیر دِین باشند و گاهی حتی به همین سبب آراءشان در مجلس نیز برابر میل اصحاب ثروت و قدرت سوق داده شود.
تجربهی بعضی کشورهای موفق و پیشرو در این زمینه پیش روی ماست، ما میتوانیم با الگوگیری و ایجاد چارچوبهایی هم به آراء پاک مردمی کمک کنیم هم پیشگیری مناسبی در جهت ایجاد فسادهای در کمین نشسته داشته باشیم. به شرطی که قانون مورد بحث از ضمانت اجرایی کافی برخوردار باشد و مثل قانون مصوب و منسوخ ممنوعیت استفاده از ماهواره در سال ۱۳۷۳ نباشد که کماکان بهعنوان یک قانون جاری و ساری و مطرح است آنوقت در مملکت نیز به نحو احسن از ماهواره در حال استفاده هستند! این بین فقط "قانون" است که ناخواسته از سوی همه مورد استهزاست و دقیقاً قانونگذار است که با اهمال نسبت به اصلاح آن اقدام نمیکند تا "قانون" میان شهروندان بیحرمت باشد.
به زعم نویسندهی سطور با توجه به موارد برشمرده و مطروح در بالا که به تفصیل بدانها پرداخته شد شفافسازی هزینههای نمایندگان قبل از ورود به مجلس حتماً میتواند یکی از حلقههای مفقودهی مبارزه با فساد باشد. زیرا هم به اعتماد عمومی کمک شایانی میکند و هم متعاقبِ این اعتمادآفرینی و جلوگیری آگاهانه نسبت در نیفتادنِ نامزدها و آن دسته از نمایندگان در فسادِ پیشا انتخاب، دستشان را در قانونگذاریهای پاک و نظارت بر اجرای قوانین باز گذاشته تا وامدار افراد و اصحاب ثروت نباشند و وظایفشان را آنطور که باید و آنطور که شایسته است به دور از لزوم خوشایند هر فرد یا گروهی انجام دهند.
ارسال نظرات
ارسال نظرات
ارسال نظرات
ارسال نظرات