بوشهری ها / نس قیصی زاده : «جورج اورول» نویسنده شهیر انگلیسی که اغلب او را با رمان سرشناس و پر فروش «مزرعه حیوانات» میشناسند، در کتاب دیگر خود به نام «آس و پاسها در پاریس و لندن» روایتی تلخ از زندگی فقرا و بیخانمانها در این دو شهر ارائه میدهد. این کتاب که در ژانویه ۱۹۳۳ منتشر شد، شرح داستان گونه رویدادهای زندگی آمیخته با فقر یک نویسنده در مسافرخانههای پاریس و اشتغالش به ظرفشویی در رستورانها و هتلهای آن جاست که در ادامه برای یافتن کار به لندن میرود و در آن جا به شرح روزگار بیخانمانهای انگلیسی میرسد که در پی یافتن بستری برای خوابیدن از نوانخانهای و به قول نویسنده از لانهای به نوانخانه و لانه دیگر رانده میشوند یا شبها را به پیادهروی در خیابان میگذرانند. از آن جا که «اورول» این نوع زندگی را برای نوشتن گزارشی در اواخر سال ۱۹۲۷ تجربه کرده بود، شرح و توصیفات این کتاب بسیار واقعی و تاسفانگیز هست.
نکته تأثیرگذار این روایت این هست که بر خلاف نظر عموم، فقرا و بیخانمانها اشخاص بی عار یا خطرناک نیستند بلکه شامل افراد عادی هستند که از بد حادثه یا بدبیاری در زندگی، دچار فقر و بیخانمانی شدهاند. کسانی که سالها زندگی معمولی و موفقی داشتهاند تا این که بدلایل رکورد اقتصادی یا ورشکستگی و تعطیلی محل کار یا ضربهای مهلک، ناگهان زندگی آرام آنان از هم پاشیده و به دره فقر سقوط کردهاند.
- متاسفانه روزگاری را از سر میگذرانیم که زندگی برای بسیاری از افراد سر سازگاری ندارد و اوضاع خراب اقتصادی باعث فقیر شدن بسیاری از هموطنان شده بطوری که برآورد میکنند از هر سه نفر ایرانی، یک نفر در فقر مطلق در کشور زندگی میکند و تنها در سه سال اخیر، میزان جمعیتی که به زیر خط فقر سقوط کردهاند، دو برابر شده است که در یکصد سال اخیر بی سابقه بوده است و یا هفتاد درصد خانواده کارگری به زیر خط فقر رفتهاند و...
در این شرایط ضرورت همدلی و یاری رساندن به این افراد و خانوادهها، بیش از پیش احساس میشود. این که چگونه میتوان به کمک این هموطنان در این روزهای سخت شتافت، بستگی به تصمیم و اراده هر فرد دارد، اما نکته مهم این است که وضعیت بحرانی زندگی آنها را درک کنیم و نسبت به فقر کثیری از هموطنانمان بیتفاوت نشویم.
جورج اورول در پایان کتاب خود میگوید «مصیبت فقر در رنج حاصل از آن نیست بلکه در تباهی جسم و روح است» و راهکارهایی برای رسیدگی به فقرا ارائه میدهد که شاکله اصلی آنها توجه به ریشههای فقر و هم چنین احساس همدلی با فقرا است، بطوری که مینویسد «دیگر هرگز از گرفتن آگهیهایی که در خیابانها به دستم میدهند خودداری نخواهم کرد».
به امید این که روزی از این بحرانهای اقتصادی و اجتماعی هم عبور کنیم و مردم ایران نیز به رفاه نسبی و یک زندگی آرام و بیدغدغه برسند.
منبع : هفتهنامه نسیم جنوب